گر ذات کند ظهور ای یار


نه یار بماند و نه اغیار

نه جام بماند و نه باده


نه مست بماند و نه هشیار

چون هستی تو حجاب راه است


لطفی کن و آن حجاب بردار

یک حرف و معانی فراوان


یک نقطه و اعتبار بسیار

جائی که به یک جو است صد جان


چه جای سر است و ریش و دستار

از نقش خیال غیر بگذر


تا چند کنی تو کار بی کار

رندانه در آ به بزم سید


جامی ز شراب او به دست آر